جدول جو
جدول جو

معنی سنگ قلاب - جستجوی لغت در جدول جو

سنگ قلاب
(سَ قُلْ لا)
فلاخن. کلاسنگ. قلاب سنگ. قلماسنگ. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سگ لاب
تصویر سگ لاب
سگ آبی، حیوانی پستاندار از راستۀ جوندگان با سر گرد، گوشهای کوچک، پاهای پرده دار، دم پهن پوست لطیف و موهای خرمایی که در آب به خوبی شنا می کند و در کنار رودخانه ها به طور دسته جمعی خانه های محکم دو طبقه برای خود می سازند، در زیر شکمش غده ای معروف به جند بیدستر یا خایۀ سگ آبی قرار دارد که در طب قدیم به کار می رفت، ویدستر، قندس، بیدست، بادستر، سقلاب، هزد، سمور آبی، بیدستر
فرهنگ فارسی عمید
(چَ قُلْ لا)
چنگی که دارای قلاب است و بدان اشیاء را از محلی نزدیک کشند. عودق. عدوقه. عودقه. رجوع به چنگک شود
لغت نامه دهخدا
(سَ گِ کَ)
جوهری باشد، مثل یاقوت و زمرد و الماس و غیره. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
(عَمْ بَ فَ / فِ دَ/ دِ)
آبی که آنرا با سنگهای تفته که در آن افکنند گرم کرده باشند. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
حیوانی باشد آبی شبیه بسگ و در خشکی نیز تعیش تواند کرد. گویند خصیۀ وی آش بچگان است. او را بیدستر خوانند. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سنگ تاب
تصویر سنگ تاب
پخته و برشته شده بر روی سنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنگ تاب
تصویر سنگ تاب
پخته و برشته شده بر روی سنگ
فرهنگ فارسی معین
مرتعی جنگلی در حومه ی نوشهر، منطقه ی سنگی و صخره ای
فرهنگ گویش مازندرانی